وقتی داشتم شال مبل بافتنی را برای این پست جمع می کردم، مجبور شدم حدود پنج مکان مختلف را بگردم تا بیشتر آنها را پیدا کنم و برخی هنوز پنهان هستند! درسی که در اینجا وجود دارد این است که من باید چند کشو پیدا کنم تا جا برای شال هایم باز شود. اگر آنها در یک جا در کمد من باشند، فکر می کنم بیشتر به سراغشان خواهم رفت. شال های خود را چگونه نگهداری می کنید؟ چند ایده به من بدهید!
من چند شال بافتنی دارم که هرگز نمی پوشم، بنابراین آنها در کمد هدیه می روند. خیلی شرم آور است که آنها را در یک کشو یا در قفسه نگه دارید، وقتی کسی می تواند از آنها لذت ببرد، درست است؟
مرحله آخر من در این تمرین ارزیابی طرح های شال بافم بود. من برای چندین پروژه نخ دارم و تعداد زیادی نخ انگشتی برای بازی کردن. اما آیا من باید؟ تصمیم گرفتم که باید، اما باید با دقت برنامه ریزی کنم، و آنچه را که می دانم خواهم پوشید ببافم. بنابراین من سطل “شال پلان” خود را پاک کردم، و این چیزی است که باقی مانده است:
می دانم که آن آبی زیبا را در سمت راست خواهم پوشید و قرمزها همیشه مرا صدا می زنند. در واقع، پوشیده ترین شال من 198 یارد بهشت است، همان شال کوچک قرمز در عکس اول.
من آن توپ کوچک کیویوت را سالهاست دارم. زمان زیادی برای بافتن آن گذشته است. من به یک پیشنهاد الگو نیاز دارم. هر ایده؟
من یک شال روی سوزنها دارم، دم روباهی پرنده استفن وست، و رنگهایی را انتخاب میکنم که میدانم بپوشم.
در نهایت، این قرار است زیبا باشد. با این حال، در حال حاضر، به نظر می رسد که چهره درخت سیب پیر پست فیلم The Wizard of Oz.
من از بافتن این خیلی لذت می برم! بافتن بریوش بسیار ریتمیک است و با این الگو من واقعاً یاد میگیرم که چگونه دوخت را بخوانم تا بتوانم اشتباهاتم را برطرف کنم. (سلب مسئولیت: یکی از دوستان گروه بافتنی من یک متخصص بریوش است و او در این پروژه دست من را می گیرد.)
این یک روند جالب بوده است، و من بسیار خوشحالم که آن را انجام دادم. من در راه پوشیدن شال هایم هستم و این هیجان انگیز است!